اری ژیناللغتنامه دهخدااری ژینال . [ اُ ] (فرانسوی ، ص ، اِ) نمونه . سرمشق . چیزی که ابتکار در آن کرده باشند و سرمشق واقع شود. || مخصوص . خاص . بدیع. || نسخه ٔ اصل . نسخه ٔ اول . || م
اری ژیوسلغتنامه دهخدااری ژیوس . [ اِ ] (اِخ ) می تی لنی از سرداران اسکندر درجنگ گوگمل با داریوش سوم . (ایران باستان ص 1388).
اری ژنلغتنامه دهخدااری ژن . [ اِژِ ] (اِخ ) ژان اسکات . فیلسوف و متکلم . مولد او اسکاتلند یا ایرلند به سال 833 م . وی در اظهار عقاید خویش جسور بود و شارل لوشو او را نزد خود خواند.
نقشهنگاری ژنگانgenome mappingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای شناسایی و تعیین محل قطعات ژنگان کامل یا بخشی از آن
سَوانگاری ژلتراوشیgel-permeation chromatographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوانگاری اندازهای که از آن برای جداسازی مواد غیرآبی براساس وزن مولکولی آنها استفاده میشود