سیم شمعspark plug wire, ignition cable, spark plug lead, ignition lead, plug lead, high-tension ignition cable, spark plug HT cableواژههای مصوب فرهنگستانسیمی که جریان پرفشار برق را از تقسیمگر به سرشمعها میرساند
رانَکsegway, segway PT, segway HTواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیۀ فردی که دارای دو چرخ، یک اهرم و یک سامانۀ حفظ تعادل است و با نیروی الکتریسیته حرکت میکند
افچهلغتنامه دهخداافچه . [ اُ / اَ چ َ / چ ِ ] (اِ) علامتی که در کشتزار برای رمیدن مرغان و جانوران برپا کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). علامت است که در غله زارها و کشت و زراعت ب
افچهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآنچه از چوب و پارچه و جز آن به شکل انسان در کشتزار برپا کنند که جانوران از آن بترسند و به زراعت آسیب نرسانند؛ مترسک؛ هراسه؛ داهل.
افجهلغتنامه دهخداافجه . [ اَ ج َ ] (اِخ ) قصبه ای جزء دهستان لواسان بزرگ از بخش افجه ٔ شهرستان تهران . محلی کوهستانی و سردسیر و 1246 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ افجه و محصو
افوهلغتنامه دهخداافوه . [ اَف ْ وَه ْ ] (ع ص ) مرد فراخ دهن و برآمده دندان و درازدندان . (منتهی الارب ).
افوه الاودیلغتنامه دهخداافوه الاودی . [ اَف ْ وَ هُل ْ اَ ] (اِخ ) لقب شاعر وحکیم معروف عرب دوره ٔ جاهلی است و اسم و نسب وی چنین است : صلاءةبن عمروبن مالک بن عوف بن حرث بن عبه (او ضبه