رانَکsegway, segway PT, segway HTواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیۀ فردی که دارای دو چرخ، یک اهرم و یک سامانۀ حفظ تعادل است و با نیروی الکتریسیته حرکت میکند
سیم شمعspark plug wire, ignition cable, spark plug lead, ignition lead, plug lead, high-tension ignition cable, spark plug HT cableواژههای مصوب فرهنگستانسیمی که جریان پرفشار برق را از تقسیمگر به سرشمعها میرساند
افورلغتنامه دهخداافور. [ اُ ] (اِ) آروغ . (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ). || جغد. بوم . (ناظم الاطباء). مرغ کوف . (شعوری ). و رجوع به تاریخ ایران باستان و فهرست آن و قاموس الاعلا
افورلغتنامه دهخداافور. [ اُ ] (ع مص ) سخت دویدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). نیک دویدن . (تاج المصادر بیهقی ). || سبکی و چالاکی نمودن در خدمت . (منتهی الارب ). چستی نمودن در خدم
کَافِرٍفرهنگ واژگان قرآنکافر - ناسپاس - انکار کننده ي خداي تعالي ونعمتهاي او - ترک کننده ي دستورات الهي (کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْج