فشرده‌ساز پُرفشارhigh-pressure compressor, HPC, HP compressor, N2 compressor, N2, high-speed compressor, N3واژه‌های مصوب فرهنگستانردیفهای پایانی پره‌های فشرده‌ساز در موتورهای توربینی چندمحوره که به‌وسیلة پره‌های توربین فشارقوی با سرعت بسیار زیاد به حرکت درمی‌آیند
احوللغتنامه دهخدااحول . [ اَ وَ ] (اِخ ) ابوالعباس محمدبن حسن بن دینار. یکی از علماء لغت و شعر. او راست : کتاب الدواهی . کتاب السلاح . کتاب ما اتفق لفظه و اختلف معناه . کتاب فعل
احول بنی امیهلغتنامه دهخدااحول بنی امیه . [ اَوَ ل ِ ب َ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) لقب هشام بن عبدالملک ، دهمین از خلفای بنی امیه است . رجوع به هشام ... شود.
احول محررلغتنامه دهخدااحول محرر. [ اَ وَ ل ِ م ُ ح َرْ رِ ] (اِخ ) نام خوشنویسی بعهد برامکه و از برکشیدگان آنان . او آشنا باشکال خط و مبین رسوم و قوانین آن بود. و خط را بانواعی بخش ک
احولاللغتنامه دهخدااحولال . [ اِ وِ ] (ع مص ) احولال عین ؛ حولاء گردیدن چشم . (منتهی الارب ). احول شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). چپ ، کژ، لوچ ، کاج ، احول ، دوبین شدن .
احولهلغتنامه دهخدااحوله . [ اَ وِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ حَویل . || ج ِ حال . کیفیات آدمی . || چیزها که آدمی بر آن است . || گشت های چیزها. || اوقات که تو در آنی .