انبوسیدنلغتنامه دهخداانبوسیدن . [ اَم ْ دَ ] (مص ) پدید آمدن و ظاهر شدن و موجود گردیدن . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). پدید آمدن وموجود گردیدن . (انجمن آرا) (آنندراج ). موجود گردیدن
جانبلغتنامه دهخداجانب . [ ن ِ ] (ع اِ) پهلو. کرانه . ج ، جوانب . (منتهی الارب ). طرف . کنار. (بهار عجم ). سوی . جهت . ضلع. ناحیه . کناره . سمت . سو. کران . بر. زی .نحو. شطر. ناح