ژن خانهدارhousekeeping gene, HK, reference geneواژههای مصوب فرهنگستانهر ژنی که بهصورت سازنده در یاختۀ فعال معینی بیان میشود و بیان آن برای فعالیت طبیعی یاخته ضروری است متـ . ژن نهادی constitutive gene
انجحلغتنامه دهخداانجح . [ اَ ج َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از نجاح . (یادداشت مؤلف ). فیروزمندتر. (از ناظم الاطباء).
انوحلغتنامه دهخداانوح . [ اَ ] (ع ص ) بخیل که چون چیزی از او بخواهند تنحنح کند || صوت مع تنحنح . || فرس انوح ؛ اسب بسیارتنفس و اسبی که در رفتن کام لگام بدندان گیرد و سر بجنباند.
انوحلغتنامه دهخداانوح . [ اُ ](ع مص ) نالیدن . (تاج المصادر بیهقی ). رخیدن و دم برآوردن از مرض و دمه و تاسه و جز آن . (منتهی الارب ). انح . انیح . (ناظم الاطباء). رجوع به انح و
جان حیوانیلغتنامه دهخداجان حیوانی . [ ن ِ ح َ / ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و جان خون حیوان ؛ کنایه از شیر و ماست و روغن و گوشت و شهد و عسل باشد. (برهان ). کنایه از روغن و شیر و ماس