ژن خانهدارhousekeeping gene, HK, reference geneواژههای مصوب فرهنگستانهر ژنی که بهصورت سازنده در یاختۀ فعال معینی بیان میشود و بیان آن برای فعالیت طبیعی یاخته ضروری است متـ . ژن نهادی constitutive gene
انگزهلغتنامه دهخداانگزه . [ اَ گ ُ زَ / زِ ] (اِ) حلتیت . حلتیث . حلتیت المنتن . انقوزه . و آن شیره ٔ ساق گلپر باشد که چون افیون از خشخاش به تیغ زدن حاصل کنند. (یادداشت مؤلف ).
انگوزهلغتنامه دهخداانگوزه . [ اَ زَ / زِ ](اِ) انغوزه . (ناظم الاطباء). رجوع به انغوزه شود.- انگوزه در قند خوردن ؛ کنایه از بازی و فریب خوردن . (آنندراج ) : ز شیرین کاری شیرین دل
جان بوزهلغتنامه دهخداجان بوزه . [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) کن ّ. آن غار گونه است به کوهها و توچالها و جاهای سخت سرد که کاروانی بدانجای پناه برد. (تاج العروس از نصر).