ژن خانهدارhousekeeping gene, HK, reference geneواژههای مصوب فرهنگستانهر ژنی که بهصورت سازنده در یاختۀ فعال معینی بیان میشود و بیان آن برای فعالیت طبیعی یاخته ضروری است متـ . ژن نهادی constitutive gene
انوشیروانلغتنامه دهخداانوشیروان . [ اَ رَ ] (اِخ ) (بمعنی جاوید. جاویدان . دارای روان جاوید). ابن قبادبن فیروز. مادر وی دختری دهقان بود. قباد در نیشاپور اور ا بزنی گرفت . لقب وی کسری
انوشیروانلغتنامه دهخداانوشیروان . [ اَ رَ ] (اِخ ) ابن خالدملقب به شرف الدین کاشی وزیر سلطان طغرل سلجوقی . او راست : نفثةالمصدور. (کشف الظنون ). وی معاصر خواجه نظام الملک بود. رجوع ب
انوشیروانلغتنامه دهخداانوشیروان . [ اَ رَ ] (اِخ ) ابن قابوس بن وشمگیربن زیار ششمین و آخرین پادشاه از آل زیار از 420 تا 434 هَ. ق . و ظاهراً لقب او دارا بوده است . (یادداشت بخط مؤلف
انوشیروانلغتنامه دهخداانوشیروان . [ اَ رَ ] (اِخ ) ابن منوچهر پادشاه گرگان . خال او ابوکالیجار بنام او حکومت میراند و در ربیعالاَّخر سال 423 هَ.ق . بمرد و گفتند که خال او ویرا مسموم
سد انوشیروانلغتنامه دهخداسد انوشیروان . [ س َدْ دِ اَ شیرْ ] (اِخ ) از جمله قلاع محکمی است که در زمان انوشیروان عادل (531 - 578 م .) ساخته شده که دشت گرگان را در مقابل حملات تورانیان و
خسرو انوشیروانلغتنامه دهخداخسرو انوشیروان . [خ ُ رَ / رُو اَ شیر ] (اِخ ) همان انوشیروان پادشاه ساسانی است . رجوع به انوشیروان پادشاه ساسانی شود.
نوشیروانلغتنامه دهخدانوشیروان . [ رَ ] (اِخ ) ابن منوچهربن قابوس وشمگیر. ششمین ِ آل زیار است ، از سال 420 تا 441 هَ . ق . حکمرانی کرد. (یادداشت مؤلف ).