اهتماجلغتنامه دهخدااهتماج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سست شدن از گرمی و جز آن . || پژمرده و خشک گردیدن روی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
اهتمامدیکشنری عربی به فارسیهايهوي , سروصدا , نق نق زدن , اشوب , نزاع , هايهو کردن , ايراد گرفتن , خرده گيري کردن , اعتراض کردن , بهره , تنزيل , سود , مصلحت , دلبستگي , علا قهعلا قمند کردن