ایلسوزواژهنامه آزادمردم سوخته- از دو کلمه ایل وسوز تشکیل شده ایل به معنی مردم وطایفه وسوز از سوخته مردم سوخته-
زوایلوسلغتنامه دهخدازوایلوس . [ زُ ] (اِخ ) سرکرده ٔ پانصد سوار یونانی تازه نفس که به قشون اسکندر ملحق گردید و چون دیگر سرکردگان به اسکندر پیوستند وی عازم تسخیر سیستان کنونی گردید.
ایلوسلغتنامه دهخداایلوس . (اِ) نوعی از ثآلیل است ، ج ِ ثؤلؤل . آژخها. زگیلها. رجوع به فرهنگ فارسی معین ذیل کلمه ٔ ثآلیل شود.