اذرگشسبواژهنامه آزادبه معنای آتش تند و تیز؛ نام یکی از سه آتش مقدس در شاهنامه هم آذرگشسب است. در شاهنامه به معنای آتش جهنده است. نام یکی از پهلوانان است. کنایه از هرچیز مورد ستایش
اذرکلغتنامه دهخدااذرک . [ اَ رَ ] (اِ) ابوریحان بیرونی آرد: قال صاحب کتاب النخب ان الاذرک حجر شریف من سبوک الاسکندرانیین قدیم نفیس یجری مجری الیاقوت فی النفاسة. قال الکندی الزجا