اوچ قوئیلغتنامه دهخدااوچ قوئی . (اِخ ) دهی است مخروبه از بخش اترک شهرستان گنبد قابوس دارای 100 تن سکنه . آب آن از چاه و محصول آنجا غلات دیمی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری اس
مَا قَلَىٰفرهنگ واژگان قرآنمورد خشم و كينه قرار نداده است (کلمه قلي - به کسره قاف - به معناي بغض و يا شدت بغض است )
جائجلغتنامه دهخداجائج . [ ءِ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء لواسان . در این زمان در این قریه زیاده از سه چهار خانوار دیده نمیشود لکن از خرابه و آثار چنین معلوم و مستفاد میگردد که