اونادیالغتنامه دهخدااونادیا. [ ] (اِ) خیار دشتی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قثاء الحمار. (ناظم الاطباء).
اجنادالشاملغتنامه دهخدااجنادالشام . [ اَ دُش ْ شا ] (اِخ ) پنج ناحیت است : جُند فلسطین و جندالأردُن ّ و جند دمشق و جند حمص و جند قنسرین . احمدبن یحیی بن جابر گفته است که درباره ٔ اجن
اجنادینلغتنامه دهخدااجنادین . [ اَ دَ / اَ ] (اِخ ) موضعی است به شام از نواحی فلسطین . در کتاب ابوحذیفة اسحاق بن بشر بخط ابوعامر العبدری آمده است که اجنادین از رملة از کوره ٔ بیت ج
ججالغتنامه دهخداججا. [ ج َ ] (اِ) نام پرنده ای است سیاه که پر آن را به تیر نصب کنند و به عربی عقاب خوانند. (برهان ، لغات متفرقه ). عقاب و نسر. (ناظم الاطباء).