اوگوستلغتنامه دهخدااوگوست . [ اُ ] (اِخ ) ماه قیصری . اول آن مطابق است تقریباً با اول ماه آب رومی و 13 اوت فرانسوی و بیست و ششم مرداد ماه جلالی . (یادداشت مؤلف ).
اگستلغتنامه دهخدااگست . [ اَ گ َ] (اِخ ) ستاره ایست که سهیل گویند. (ناظم الاطباء) (ازانجمن آرا) (از برهان ). رجوع به سهیل و اکست شود.
اگوستلغتنامه دهخدااگوست . [ اُ ] (اِخ ) اگوستوس . اغسطس . (فرهنگ فارسی معین ).رجوع به اگوستوس و فهرست احوال و اشعار رودکی و ایران باستان ص 2663 و 2382 و 2385 و 2419 و 2384 شود.
اوستلغتنامه دهخدااوست . [ ] (اِخ ) در بیت زیر به معنی اوستا آمده است : نشسته بیک دست چون زردهشت که با زند و اوست آمده از بهشت .فردوسی .
واجستلغتنامه دهخداواجست . [ ج ُ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) مؤاخذه . بازخواست . واپرس : کس نگوید سنگ را دیرآمدی یا که چوبا، تو چرا بر من زدی این چنین واجست ها مجبور راکس نگوید