لغزش چرخwheel slipواژههای مصوب فرهنگستانلغزش ناشی از اختلاف میان سرعت انتقالی و سرعت محیطی چرخ که به علت اعمال توان اضافی به چرخ ـ محور صورت میگیرد
لغزشدیکشنری فارسی به انگلیسیblame, coast, erroneous, error, fallacy, gaffe, inaccuracy, inexactitude, lapse, mistake, skid, slide, slip, slippage, stumble
لغزشلغتنامه دهخدالغزش . [ ل َ زِ ] (اِمص ) اسم مصدر از لغزیدن . عمل لغزیدن . تغییر محل جسمی بر روی جسم دیگر به نحوی که نغلطد و نچرخد. مزلت . زلل . زلت . عَثرت . هفوة. خطا. زلق .