لفحلغتنامه دهخدالفح . [ ل َ ] (ع مص ) به شمشیر زدن کسی را. (منتهی الارب ). ضربتی سبک زدن . (تاج المصادر). || سوختن . (زوزنی ) (ترجمان القرآن جرجانی ). سوختن آتش و گرما و سموم .