پزشک عمومیgeneral practitioner, GP, doctorواژههای مصوب فرهنگستانپزشکی که مراقبتهای عمومی پزشکی را بر عهده دارد و در زمینۀ خاصی تخصص ندارد
لحيمدیکشنری عربی به فارسیلحيم , کفشير , جوش , وسيله التيام واتصال , لحيم کردن , جوش دادن , التيام دادن
لحيةدیکشنری عربی به فارسیريش , خوشه , هرگونه برامدگي تيزشبيه مو و سيخ در گياه و حيوان , مقابله کردن , ريش دارکردن