کلنزلغتنامه دهخداکلنز. [ ک َ ن َ ] (ع ص ) درهم و متقارب اندام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). درهم اندام و نزدیک اندام . (ناظم الاطباء). || روی درشت پی کوتاه غیرممتد. (منتهی
لنزفرهنگ انتشارات معین(لِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - عدسی . 2 - عدسی نازک و بسیار شفافی از جنس پلاستیک یا شیشه نشکن که برای اصلاح شکست نور مستقیماً روی کرة چشم گذاشته می شود.