لهاووریلغتنامه دهخدالهاووری . [ ل َوو ] (ص نسبی ) منسوب به لهاوور. لاهوری : چه خوش گفتا لهاووری به طوسی که مرگ خر بود سگ را عروسی .نظامی .
گله واریلغتنامه دهخداگله واری . [ گ َ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه تل بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 17هزارگزی شمال باختری باغ ملک و 6هزارگزی باختر اتومبیل رو هفت
علی لهواریلغتنامه دهخداعلی لهواری . [ع َ ی ِ ل َ هَْ ] (اِخ ) ابن یونس بن عبداﷲ لهواری تونسی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . وی در ذیحجه ٔ سال 668 هَ . ق . متولد شد. و او را ت