لاجرملغتنامه دهخدالاجرم . [ ج َ رَ / ج ُ / ج َ / ج َ رُ / ج َ رِ ] (ع ق مرکب ) (از: لا + جرم ) به معنی لاُبدّ. لامحاله . (منتهی الارب ). لاشک . ناچار. ناگزیر. بدون شبهه . ناچار و
دولاگرمیلغتنامه دهخدادولاگرمی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد. واقع در8/5هزارگزی باختری سردشت . آب آن از رودخانه ٔ سردشت .سکنه ٔ آن 235 تن . (از ف
لاکپشت پوستی چرمینDermochelys coriaceaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ لاکپشتچرمیان و راستۀ لاکپشتسانان که لاکی نرم و قطرهشکل دارد؛ سر آن بدون فلس است و برجستگیهای دندانمانندی در هر طرف آروارۀ بالای آن وجود دا
قالندواژهنامه آزادقا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن وا