لاویلغتنامه دهخدالاوی . (اِخ ) نام یکی از دوازده سبط یعقوب . نام پسر سومین یعقوب است از لیئه و جهت نامیده شدنش به این اسم این بود که گفت الان شوهرم با من قرین خواهد شد (پیدایش 2
لاویلغتنامه دهخدالاوی . (اِخ ) پرُوَنسال . مستشرق فرانسوی صاحب کتاب «اسپانیای مسلمان در قرن دهم میلادی ». (الحلل السندسیة ج 1 و 2).
لاویلغتنامه دهخدالاوی . (اِخ ) از شاهان روم شرقی مُلک وی اندر آخر ملوک بنی امیه بیست وپنج سال بود. (مجمل التواریخ و القصص ص 137).
لاویلغتنامه دهخدالاوی . (اِخ ) پسر قسطنطین . از ملوک روم شرقی . مدت ملکت وی پنج سال بوده است . (مجمل التواریخ و القصص ص 137).
لأیلغتنامه دهخدالأی . [ ل َ آ ] (ع اِ) سختی . لاَ ٔواء. || گاو نر دشتی . گاو. گاو وحشی . ج ، اَلاء. || سپر. (منتهی الارب ).
لأیلغتنامه دهخدالأی . [ ل َءْی ْ ] (اِخ ) موضعی است به عقیق مدینه . معن بن اوس گوید : تغیر َلأی ٌبعد نا فعتائدُه فذو سلم انشاجه فسواعده .(معجم البلدان ).
قالندواژهنامه آزادقا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن وا