10084 مدخل
G، حرف هفتم الفبای انگلیسی
ایمونوگلوبولین G
ویتامین G
G.I.، سرباز
رشته G
لونی . (اِخ ) قلعتی در نواحی مولتان به هندوستان . (ماللهند بیرونی ص 205).
کسی که بینی کوچک دارد
مرتعی جنگلی در حومه کلارستاق چالوس
در گویش گنابادی یعنی آلونک ، قرارگاه ، محل اجتماع لشکریان ، لشکرگاه
floridity, redness, ruddiness
swampy
G