لوب نورلغتنامه دهخدالوب نور. (اِخ ) لوب . دریاچه ٔ بزرگی در میان مغولستان . قسمت شرقی آن را قره قورچین وقسمت غربی آن را قره بورام گویند و سطح آن را با سطح اقیانوس 672 گز تفاوت است
لَا تَبَرَّجْنَفرهنگ واژگان قرآندر برابر مردم ظاهر نشوید (ازکلمه تبرج به معناي ظاهر شدن در برابر مردم است ، همان طور که برج قلعه براي همه هويدا است)
نمایش تحویلناپذیرirreducible representationواژههای مصوب فرهنگستانبرای گروه متناهیG، به شرط مفروض بودن میدانی مانندF، نمایشی از آن گروه که در آنFGـ مدول متناظر با آن تحویلناپذیر است متـ . نمایش تحویلناپذیر گروه irreducible
فضای پیرافشردهparacompact spaceواژههای مصوب فرهنگستانیک فضای توپولوژیکی با این ویژگی که متناظر با هر پوشش باز F یک پوشش باز موضعیمتناهی G وجود داشته باشد، بهطوریکه هر عضو G زیرمجموعهای از یک عضو F باشد