برتلغتنامه دهخدابرت . [ ب ُ ] (اِ) شکرطبرزد.(آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکر سفید. (از اقرب الموارد). || مرد دلیل ماهر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ن
کبرتةلغتنامه دهخداکبرتة. [ ک َ رَ ت َ ] (ع مص ) گوگرد آلودن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کبرت بعیره ، ای طلاه به . (منتهی الارب ).