بریستوللغتنامه دهخدابریستول . [ بْری / ب ِ تُل ْ ] (اِخ ) نام شهری در انگلستان (کنت نشینهای گلوسستر و سامرست )، در ساحل آون ، حد فاصل دو کنت نشین . دارای 442هزار تن سکنه . شهری بند
بربستگی لایهنگاشتیstratigraphic relationshipواژههای مصوب فرهنگستاننحوۀ قرار گرفتن یک بافت در مقایسه با بافت دیگر براساس توالی لایهنگاشتی آنها
بیست و هفتلغتنامه دهخدابیست و هفت . [ ت ُ هََ ] (عددمرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) بیست به اضافه ٔ هفت . شماره ٔبعد از بیست وشش و قبل از بیست وهشت . سبعة و عشرون .
بیست و پنجلغتنامه دهخدابیست و پنج . [ ت ُ پ َ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد اصلی مرکب و آن شماره ٔ بعد از بیست وچهار و قبل از بیست وشش است . خمسة و عشرون .
بیست و چارلغتنامه دهخدابیست و چار. [ ت ُ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد اصلی مرکب . بیست وچهار. || بیست و چار لحن ؛ از اصطلاحات موسیقی است . (یادداشت مؤلف ) : چنگیی کو درنوازد