ارزش آتیfuture value, FVواژههای مصوب فرهنگستانارزش یک سرمایهگذاری با نرخ ثابت بازدهی در یک زمان مشخص در آینده
راهگوناَبر تاوهایvortex cloud streetواژههای مصوب فرهنگستانراهگوناَبری که با تاوۀ غلتکی همراه است
تاج بر سر زدنلغتنامه دهخداتاج بر سر زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تاج بر سر نهادن . تاج پوشیدن . تاج برگذاشتن . (مجموعه ٔ مترادفات ) : می گذارم سر بخاک درگهش تاج را بر فرق شاهان میز
تاج بر سر نهادنلغتنامه دهخداتاج بر سر نهادن . [ ب َ س َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) پادشاه شدن . بپایه ٔ بلند رسیدن . از همگنان برترشدن . از دیگران برتری یافتن . صاحب بزرگی و مقام شدن : اعتص
تاج برلغتنامه دهخداتاج بر. [ ب َ ] (اِ مرکب ) معرب تاجور و عرب آنرا جمع بسته و تجاوره استعمال کرده است «عدی ّبن زید» گوید:بعد بنی تبع نخاورةقد اطمأنت بها مرازبها (المعرب جوالیقی
تأبرلغتنامه دهخداتأبر. [ ت َ ءَب ْ ب ُ ] (ع مص ) گشن پذیرفتن خرما. (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (زوزنی ) (از اقرب الموارد): تأبر النخل ؛ پذیرفت خرمابن بار