پایانبهآغازfinish-to-start, FSواژههای مصوب فرهنگستانویژگی رابطهای منطقی بین دو فعالیت که در آن آغاز شدن فعالیت پسین مشروط به پایان یافتن فعالیت پیشین است
ترشیدگی بینشانflat sour spoilage, flat sour, F.S.S.واژههای مصوب فرهنگستاننوعی فساد در مواد کنسروی که براثر فعالیت باکتریها ایجاد میشود، ولی گاز تولید نمیشود و درنتیجه دو سر قوطی صاف و بدون بادکردگی است
بسجاقلغتنامه دهخدابسجاق . [ ب ُ ] (اِخ ) تیره ای از عشیره ٔ هیهاوند چهارلنگ بختیاری . و دارای شعبه های زیر است : بری گرگیوند. جلیلوند. خانه قائد. شهروسوند. ملک محمودی . ادینه وند
بساقلغتنامه دهخدابساق . [ ب ُ ] (اِخ ) بصاق . کوهی است بعرفات . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ) (ناظم الاطباء) (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به مراصد الاطلاع شود.
بساقلغتنامه دهخدابساق . [ ب َ س سا ] (اِخ ) نام نهریست در عراق که آن را بزّاق نیزخوانند به زبان نبطی بساق میخوانند و بساق در نبطی بمعنی کسی است که آب را از مجرا قطع کند و برای خ
بساقلغتنامه دهخدابساق . [ ب ِ ] (ع اِ) ج ِبَسقَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ بسقه بمعنی زمین سنگلاخ سوخته . (آنندراج ). و رجوع به بسقة شود.
بساقلغتنامه دهخدابساق . [ ب ُ ] (اِخ ) نام قصبه ای است میان تیه و ایله . (از معجم البلدان ) (از قاموس الاعلام ترکی ). || وادیی است بین مدینه و جار. (از معجم البلدان ). || شهری ا
بساقلغتنامه دهخدابساق . [ ب ُ ] (ع اِ) خدو. (منتهی الارب ). خدو و اخ . (ناظم الاطباء). تف و لعاب دهان بیرون انداخته و آنچه در دهان باشد ریح خوانند. (آنندراج ). خیو چون برآید. آب