25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
frizzled
frizzle
frizzles
frizzing
فِر ششماهه
جزجز سوختن
بیشتر بدانید
tournee
مرکوم
unsanctity
اواسری
genus Jatropha
آریسا
جستوجوی دقیق
frizzling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
frizzling، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر دادن مو