25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بِرارُونَه
fraternally
brotherlike
brotherless
اخوی
fraternism
بیشتر بدانید
ارشکین
وصله زدن (خیاطی)
coustumier
علی شاه
بَچَهگیر
concorporated
جستوجوی دقیق
fraternising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه
جستوجوی همآوا
fraternizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن