ریزتصویرساز سازندformation microimager, FMIواژههای مصوب فرهنگستانابزار تصویرساز الکتریکی مقاومتویژه با چهار بازوی جداشونده از بدنة آن که هرکدام دو بالشتک با چندین الکترود دکمهایشکل دارند
پهلو بپهلو شدنلغتنامه دهخداپهلو بپهلو شدن . [ پ َ ب ِ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در حال درازکشیدگی از طرفی بطرفی غلطیدن .
پهلو بپهلوی کسی زدنلغتنامه دهخداپهلو بپهلوی کسی زدن . [ پ َ ب ِ پ َ ی ِ ک َ زَ دَ ](مص مرکب ) برابری کردن با. رجوع به پهلو زدن شود.