بابانوذرلغتنامه دهخدابابانوذر. [ ن َ / ذَ ] (اِخ ) یکی از کلانتران جرجان : به فرمان شاه اسماعیل صفوی ... و ارباب و کلانتران جرجان مثل سید رفیع و بابانوذر و غیرهما با پیشکش فراوان با
بابانلغتنامه دهخدابابان . (اِخ ) نام طایفه ای از اکراد غربی ایران . (بنقل مصحح مجمل التواریخ گلستانه از گلشن مراد).
بابانلغتنامه دهخدابابان . (اِخ ) نام محله ایست بزرگ در پائین مرو. (مرآت البلدان ج 1 ص 125). بابی بابان ، محله ای است در اسفل مرو و بدان منسوبست ابوسعید عبدة بن عبدالرحیم بن جبان
بابانجملغتنامه دهخدابابانجم . [ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است شش فرسنگی مشرق ده رم . (فارسنامه ٔ ناصری ).
بابانک بالالغتنامه دهخدابابانک بالا. [ ن َ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز در 20 هزارگزی جنوب خاوری شیراز. کنار راه فرعی شیراز به گشنگان . دامنه ،معتدل مالاری