بیبلغتنامه دهخدابیب . (ع اِ) ناودان و آبراهه ٔ حوض . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
جبیبلغتنامه دهخداجبیب . [ ج ُ ب َ ](اِخ ) ابن الحارث . محدث است . ابن السکن او را ذکر کرده و گوید: اسناد روایت او صحیح نیست . برخی او را «جبیر» و بعضی دیگر «خبیب » ضبط کرده اند.
جبیبلغتنامه دهخداجبیب . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) نام یک وادی ازوادیهای أجاء است . (از معجم البلدان ) : خلد الجبیب و باد حاضره الا منازل کلها قفر.ابن احمر (از معجم البلدان ).