بیسرلغتنامه دهخدابیسر. [ س َ ] (اِ) پرنده ای است شکاری شبیه به پیغو که آن نیز جانوری است شکاری از جنس باشه . (برهان ). بیسره . مرغ شکاری شبیه به شکره و پیغو اما تیزتر از هر دو.
بیسروپافرهنگ مترادف و متضاداوباش، پاشنهترکیده، شرتیشپکی، پست، رذل، ول، فرومایه، ولگرد، هرزه ≠ آدم حسابی
بیسروتهفرهنگ مترادف و متضادباطل، بیمعنی، بیهوده، بیربط، نامربوط، پوچ، جفنگ، غیرمنطقی، مندرآوردی، مهمل ≠ منطقی