بیگ بنلغتنامه دهخدابیگ بن . [ بی ب ِ ] (اِخ ) زنگ برج پارلمان (کاخ وستمینستر) در لندن ، به وزن 13/5 تن که در 1858 م . ریخته شده است . || نام ساعت عظیم برج مزبور. (دائرة المعارف فا
هی بن بیلغتنامه دهخداهی بن بی . [ هََ ی ْ ی ُ ن ُ ب َی ی ] (ع اِ مرکب ) هیان بن بیان . کنایه است از آنکه او را و پدرش را کسی نشناسد. گویند: ماادری أی ﱡ هی بن بی هو؛ أی أی ﱡ الخلق
بی سر و بنلغتنامه دهخدابی سر و بن . [ س َ رُ ب ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + سر + و+ بن ) بی سر و ته . سست و ضعیف : دعاوی بی سر و بن . (یادداشت مؤلف ). || دور و دراز.بی سر و ته . بی کران .
بنوالکواکبیلغتنامه دهخدابنوالکواکبی . [ ب َ نُل ْ ک َ ک ِ ] (اِخ ) نام سلسله ای که سرسلسله ٔ آن ابراهیم کواکبی است و کلیه ٔ افراد این جماعت از علماء و متصوفه هستند. (از نامه ٔ دانشوران