معنی fbg j,[i | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

بذل توجه کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

approach

بذلک

دیکشنری عربی به فارسی

از ان بابت , در انجا , بدان وسيله , از ان راه , بموجب ان در نتيجه

بذل

دیکشنری فارسی به عربی

سخاء , هبة

بذل

فرهنگ مترادف و متضاد

بخشش، جود، دهش، سخا، عطا، کرم، نواله

بذل

لغت‌نامه دهخدا

بذل . [ ب َ ] (ع اِمص ) دهش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عطا. (لغت نامه ٔ تاریخ بیهقی ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). انعام و احسان . (ناظم ا