بُنلاد آوندیvascular cambiumواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع بُنلادهای پسین که منشأ آوندهای چوبی و آبکش در ساقه و ریشۀ گیاهان است
بُنلاد 2socleواژههای مصوب فرهنگستانبرای یک مدول (module)، مجموع همۀ زیرمدولهای (submodule) سادۀ آن
بُنلاد چوبپنبهcork cambiumواژههای مصوب فرهنگستان1. یکی از انواع بُنلادهای پسین که منشأ چوبپنبه است 2. نوعی سرلاد جانبی که منشأ پیراپوست است متـ . چوبپنبهزا phellogen
بُنلاد 1cambiumواژههای مصوب فرهنگستانبافتی که به موازات محور طولی گیاه قرار دارد و منشأ رشد ثانوی یا قطری گیاه است
بلغتنامه دهخداب . (حرف ) حرف دوم است از الفباء فارسی و نیز حرف دوم از الفبای عربی و همچنین حرف دوم از ابجد و آنرا «با» و «باء» و «بی » خوانند. و آن یکی از حروف محفوره ، شفهیه
بولغتنامه دهخدابو. [ ب َوو ] (ع اِ) پوست شتربچه که پر از کاه و مانند آن کرده بر آن شتران دوشند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): فلان اخدع من البو و انکد من اللو. (اقرب الموا