بجبجلغتنامه دهخدابجبج . [ ب ُ ب ُ ] (اِخ ) ابن خداش مغربی ، محدث بود. (یادداشت مؤلف ). نام محدثی است مغربی که پدرش خداش نام داشت . (منتهی الارب ).
بوبکلغتنامه دهخدابوبک . [ ب َ ] (اِ) دختر بکر و دوشیزه . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (از جهانگیری ). پوپک . رجوع به همین کلمه شود. || هدهد که مرغ سلیمان باشد. (برهان ) (آنند
بوبوکلغتنامه دهخدابوبوک . [ بو بوَ ] (اِ) هدهد. شانه سر. شانه سرک . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به پوپک شود. || نام گیاهی است که سیزاب نیز گویند. این گیاه گلدار دائمی از نوع ورونی
جبجبلغتنامه دهخداجبجب . [ ج ُ ج ُ ] (اِخ ) آبی است نزدیک مدینه . (منتهی الارب ). آب معروفی است در نواحی یمامه . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ):فانی له سلمی اذا حل و انتوی بحلوا
بؤبلغتنامه دهخدابؤب . [ ب ُ ءَ ] (ع اِ) (از «ب ٔب ») اسب نجیب کوتاه قد درشت گوشت گشاده گام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
تابع زبَرجمعیsuperadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≥ f(x) + f(y) ،f
تابع زیرجمعیsubadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≤ f(x) + f(y) ،f
قضیههای مقدار میانگینmean value theorems, laws of the meanواژههای مصوب فرهنگستانقضیههایی که براساس آنها اگر تابع f بر بازۀ بستۀ [a,b] پیوسته و بر بازۀ باز (a,b) مشتقپذیر باشد، آنگاه عددی مانند 0X بین a و b وجود دارد، بهطوریکه (f(b) - f(
تابع جمعیadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که عمل جمع را حفظ کند، یعنی همواره (y)f(x+y) = f(x)+f
سیبگویش کرمانشاهکلهری: se:f گورانی: se:f سنجابی: se:f کولیایی: se:f زنگنهای: se:f جلالوندی: se:f زولهای: se:f کاکاوندی: se:f هوزمانوندی: se:f