ترشیدگی بینشانflat sour spoilage, flat sour, F.S.S.واژههای مصوب فرهنگستاننوعی فساد در مواد کنسروی که براثر فعالیت باکتریها ایجاد میشود، ولی گاز تولید نمیشود و درنتیجه دو سر قوطی صاف و بدون بادکردگی است
بوسلغتنامه دهخدابوس . (اِ) مخفف بوسه است و بعربی قبله گویند. (برهان ). معروف است و اصل آن بوسیدن است . (از انجمن آرا). اعراب ، ضم آنرا فتح کرده ، بوس گویند و در خود آورده اند و
بوسلغتنامه دهخدابوس . [ ب َ ] (ع مص ) بوسیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آمیختن . || درشت گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
بوسکلغتنامه دهخدابوسک . [ س َ ] (اِ مصغر) مصغر بوسه . (آنندراج ).بوسه ٔ کوچک . (ناظم الاطباء). || بال مرغ . || هر چیز مجوف یا معقر. (ناظم الاطباء).
بؤسلغتنامه دهخدابؤس . [ ب ُءْس ْ ] (ع اِ) سختی و بلا. یقال : یوم بؤس و یوم نعم . ج ، ابؤس . (منتهی الارب ). سختی . (برهان ) (مهذب الاسماء) (شرفنامه ٔ منیری ) (دهار). سختی و
سیبگویش کرمانشاهکلهری: se:f گورانی: se:f سنجابی: se:f کولیایی: se:f زنگنهای: se:f جلالوندی: se:f زولهای: se:f کاکاوندی: se:f هوزمانوندی: se:f
سیبزمینیگویش کرمانشاهکلهری: se:f zamɪnɪ گورانی: se:f zamɪnɪ سنجابی: se:f zamɪnɪ کولیایی: se:f zamɪnɪ زنگنهای: se:f zamɪnɪ جلالوندی: se:f zamɪnɪ زولهای: se:f zamɪnɪ کاکاوندی: se:f