بوالحکملغتنامه دهخدابوالحکم . [ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) قبل از انکار اسلام کنیت ابوجهل بود. چون اسلام را انکار کرد کنیت او ابوجهل مقرر کردند. (از آنندراج ) (از غیاث ) : دانی کاین قص
بوالحکمانلغتنامه دهخدابوالحکمان . [ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِ مرکب ) مراداز بیدینان ، چه ابوالحکم کنیت ابوجهل بود، قبل از انکار اسلام چون از اسلام انکار کرد، کنیت او ابوجهل مقرر کردند. (غی
بوالحکیمانلغتنامه دهخدابوالحکیمان .[ بُل ْ ح ُ ک َ ] (ع اِ مرکب ) کم خردان و بی شعوران . چه حُکَیم تصغیر حِکَم است جمع حکمت باشد. به این معنی بیدینان باشد. چه ابوالحَکَم کنیت ابوجهل ب