بوالوفاءلغتنامه دهخدابوالوفاء. [ بُل ْ وَ ] (اِخ ) نام چشمه ای در تفت یزد. (آنندراج ) : سرچشمه ٔ مهر از صفایش در عین حیا ز بوالوفایش .محسن تأثیر(از آنندراج ).
بواللغتنامه دهخدابوال . [ ب ُ ] (ع اِ) علتی است که بول بسیار آرد. یقال : اخذه البوال . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از بحر الجواهر). آنکه بول باز نتواند د
بواللغتنامه دهخدابوال .[ ب َوْ وا ] (ع ص ) کسی که بول بسیار کند. || آنکه در جامه ٔ خواب بول کند. || مبتلا به بیماری دیابیطوس . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
بوالولغتنامه دهخدابوالو. [ ل ُ ] (اِخ ) بوآلو. دپرئو نیکلا شاعر و منتقدفرانسوی متولد در پاریس 1636 متوفی بسال 1711 م . نویسنده ٔ هجویات ، مکاتیب (اپیر) ، هنر شاعرانه و غیره . وی