طیفگستردۀ بسامدپرشیfrequency hopping spread spectrum, FHSSواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای تصادفی تغییر میکند
بوالغتنامه دهخدابوا. [ ب َوْ وا ] (ع اِ) گویا مخفف بویا بمعنی معطر باشد. گوز بوا. قصب بوا؛ قصب الزیره . قصب الطیب . (یادداشت بخط مؤلف ).جوز بوا؛ جوز هندی . (از ناظم الاطباء).
بوالغتنامه دهخدابوا. [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد سردسیر که در بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع است . و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
بوالغتنامه دهخدابوا. [ ب ُ ] (فعل دعایی ) مخفف بودا باشد؛ یعنی بادا. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). کلمه ٔ دعا یعنی بادا. (ناظم الاطباء). و مخفف بواد : که خرم بوا میه
بوجالغتنامه دهخدابوجا. (اِ) گیاهی است که با بیش روید و تریاق وی است و از جمله ٔ زهرها و بیخ آن جدوار است . (بحر الجواهر). گویند حشیشی است که با بیش میروید. (فهرست مخزن الادویه )