حیاطتلغتنامه دهخداحیاطت . [ طَ ] (از ع ، مص )نگاه داشتن . حیاطة. (صراح ). نگهبانی . (غیاث ). پاس داشتن : و او را در کنف رعایت و حیاطت خویش میداشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به حیاطه شود.
عوططلغتنامه دهخداعوطط. [ طَ / طُ ] (ع اِ) ج ِ عائط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عائط شود.