25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
اغضا
چشم دراندن
واحدالعین
ophthalmiater
چش پیش
چشمدان
بیشتر بدانید
زاغچه
unsanctimonious
oryzivorous
کچه بزئن
musketry
ارزیاب
جستوجوی دقیق
eyehole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشم چشم
جستوجوی همآوا
هوولى
گویش بختیاری
کره خر (پیش از بهکار گرفتن آن براى بار کشیدن یا سوارى دادن).
هاپولی/هپلی/هپلی هپو،() کردن
گویش تهرانی
غارت کردن،بالا کشیدن
جستوجوی مشابه
eyeholes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
eyeholes
جستوجوی همآغاز
eyeholes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
eyeholes