exhibitsدیکشنری انگلیسی به فارسینمایشگاه ها، اثر نمایشی، عمده دلالت کننده، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن
exhibitدیکشنری انگلیسی به فارسینمایشگاه، اثر نمایشی، عمده دلالت کننده، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن