496 مدخل
eject
بیرون انداختن، بیرون راندن، پس زدن، دفع کردن، معزول کردن
eject, erupt
eject, erupt, gush, jet, spew, spurt
ejects، بیرون انداختن، بیرون راندن، پس زدن، دفع کردن، معزول کردن
اخراج، بیرون انداختن، بیرون راندن، پس زدن، دفع کردن، معزول کردن
انژکتورها
راه رفتن
خروجی ها، اخراج، طرد، پس زنی، بیرون رانی
عصبانیت
ejecta
خروج، اخراج، طرد، پس زنی، بیرون رانی
ejection, eviction, expulsion, ouster, shakeout
خروج
اهداف
خروج، دفع، طرد، دعوای استرداد، حق تصرف ملک و مطالبه خسارت
اژه ای
استقامت
به طور مستقیم