ثجیرةلغتنامه دهخداثجیرة. [ ث َ رَ ] (ع اِ) ثفل هر چیز که فشرده یا کوفته و آب یا روغن آن گرفته باشند. کنجاره .
کثیرةلغتنامه دهخداکثیرة. [ ک َ رَ ] (ع ص ) مؤنث کثیر. بسیار. فراوان . زیاد. (ناظم الاطباء). رجال کثیرة؛ مردان زیاد. مرات کثیرة؛ چندین مرتبه و دفعه های بسیار. (ناظم الاطباء). دفع
وثیرةلغتنامه دهخداوثیرة. [ وَ رَ ] (ع ص ) مؤنث وثیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وثیر شود. || زن پرگوشت یا فربه بایسته ٔ همخوابگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زن
ثجیرلغتنامه دهخداثجیر. [ ث َ ] (ع اِ) کنجاره . ثفل . || تکس خرما و انگور. هسته و استخوان انگور. (دهار). دانه ٔ انگور. (مهذب الاسماء). || در تحفه ٔ حکیم مؤمن آمده است : لای چیزه