downloadواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فروباریدن، فروبار کردن، گرفتن، دریافت کردن. "بار کردن" واژۀ فرهنگستان است برای load داده در رایانه ها. down را در پارسی با پی
گشت اینترنتیاورI-tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که در آن گردشگر، پیش از بازدید حضوری یا در حین بازدید، با مراجعه به وبگاهی در اینترنت گشت شنیداری مورد علاقۀ خود را بارگیری (download) میکند
آپلودواژهنامه آزادمعادل فارسی آپلود (Upload) به معنای انتقال اطلاعات از کامپیوتر مشتری (Client) به کامپیوتر مبزبان (Server) بارگذاری بارگذاری داده و اطلاعات واگزاری آپلود فایل :و
uploadواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فراباریدن، فرابار کردن، دادن، فرستادن. "بار کردن" واژۀ فرهنگستان است برای load داده در رایانه ها. down را در پارسی با پیشوندِ