25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
dislodges
dislodge
رانش
jaob
undistracted
junctional
بیشتر بدانید
تهییر
سال حاصل
نقم
جام شیر و می
حسن
اسحاق
جستوجوی دقیق
dislodging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی، راندن، از جای خودبیرون کردن، خیمه بر بستن