مهمان بیخبررفتهdid not check out, DNCOواژههای مصوب فرهنگستانمهمانی که با هتل تسویهحساب کرده، اما بدون اطلاع به پیشخان مهمانخانه را ترک کرده است متـ . بیخبررفته
یهیلغتنامه دهخدایهی . [ ی َهَْ ی ْ ] (ع مص ) زجر کردن شتر به گفتن یاه یاه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یهیا و یه یه و یهیاه شود.
توجیهیلغتنامه دهخداتوجیهی . [ ت َ / تُو ] (ص نسبی ) توضیحی .- هفته ٔ توجیهی ؛ اصطلاحی است که امروزه در ارتش ایران و پادگانها یا مراکز آموزشی نظامی متداول است و آن هفته ٔ اول ورود
خیال میکنی (/ به گمانت) که از تو میترسم؟گویش اصفهانی تکیه ای: xiyâl akere az to atarsun? طاری: fekr akre to-vâ (/ di-d-vâ) atarsun? طامه ای: xiyâl-e kere ke az to tarson. طرقی: fekr akere to-de atarso? کشه ای: fek