زاویه سنجلغتنامه دهخدازاویه سنج . [ ی َ / ی ِ س َ ] (اِ مرکب ) دستگاه تعیین مقدار زاویه . در تحفة الافلاک آمده : با مقیاس الزاویه زوایای مرسوم را میتوان سنجید و زوایای غیرمرسوم را با
کسنویهلغتنامه دهخداکسنویه . [ ک ِ ن َ وی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد، جلگه و معتدل است و 997تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
سنگ یهودالغتنامه دهخداسنگ یهودا. [ س َ گ ِ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجر الیهود. رجوع به همین کلمه شود.
سنگویهلغتنامه دهخداسنگویه . [ س َ ی َ ] (اِخ ) نام حصاری و عمارتی است عظیم در هندوستان که ستونهای آن یک پاره است و هر ستونی را به هزار مرد نتوان برداشت . گویند آن عمارت را دو کس ک
قرصدیکشنری فارسی به انگلیسیdisk, firm, foursquare, hard, steady, tight, pastille, rigid, secure, stable, staunch, strong, tenacious